زمان تقریبی مطالعه: 6 دقیقه

ابن شنبوذ

ابن‌شَنَبوذ، ابوالحسن محمد بن احمد بن ایوب بن الصَلْت (د 328 ق / 939 م)، مقری بغدادی. نام وی به شکلهای ابن‌شنَّبوذ و ابن‌شَنْبوذ نیز آمده است (نک‍ ‍: زبیدی، 9 / 431).
از زندگی وی چیز مهمی دانسته نیست، تنها می‌دانیم که به مصر و شام سفر کرده و از شیوخی چون قُنبُل مکّی و محمد بن شاذان قرائت آموخته و از ابومسلم کجّی، بشر بن موسی، محمد بن حسین حبینی، اسحاق بن ابراهیم دَبَری و عبدالرحمن بن جابر کلاعی حمصی روایت کرده است (نک‍ ‍: خطیب، 1 / 280؛ ابن جزری، غایة، 2 / 52-53). او در علم قرائت از شهرت بسزایی برخوردار بود (ابن‌خلکان، 4 / 299) تا آنجا که از او با القابی چون شیخ اقراء در عراق (ذهبی، معرفة، 1 / 221)، استاد بزرگ (ابن‌جزری، غایة، 2 / 52؛ همو، النشر، 1 / 122)، شیخ المقرئین (ذهبی، سیر، 15 / 264) و شیخ‌القراء (همو، تذکرة، 3 / 844) یاد کرده‌اند، ولی این شهرت بعد از مرگش در میان مورخان و عالمان قرائت حاصل شد، در حالی که وی در عصر خود به سبب اختیار قرائات شاذ و عدول از قرائات مشهور به کثرت خطا و کمی دانش وصف شده است (نک‍ : ابن ندیم، 34؛ یاقوت، 17 / 167).
او ظاهراً گرایش به سنت‌شکنی در نحوۀ قرائت قرآن داشت و هر قرائتی را که دارای سندی معتبر و یا موافق مصحف اُبی بن کعب و ابن‌مسعود بود، در نماز و غیر آن جایز می‌شمرد (ابن‌جزری، النشر، 1 / 123؛ خطیب، همانجا؛ ذهبی، معرفة، 1 / 222) و حتی گاهی خود او نیز در نماز آنها را با صدای بلند قرائت می‌کرد (یاقوت، 17 / 171). به همین سبب مورد اعتراض مقریان هم‌عصر خود واقع شد و از‌آن‌جمله ابوبکر محمد بن قاسم انباری در رد نظرات او کتاب نقض مسائل ابن‌شنبوذ را نوشت.
ابن‌شنبوذ از اینکه برای فراگیری علم قرائت به بلاد مختلف سفر کرده بود، بر ابن‌مجاهد فخر می‌فروخت (ذهبی، معرفة، 1 / 222-223). ذهبی نیز تأیید می‌کند که ابن‌شنبوذ بیش از ابن‌مجاهد استادان این علم را درک کرده است (همانجا) و برخی هم در مقام مقایسۀ علمی بین آن دو ابن‌شنبوذ را داناتر از ابن‌مجاهد و ابن‌مجاهد را عاقل‌تر از وی دانسته‌اند (نک‍ : ابن‌جزری، غایة، 2 / 56). ابن‌جزری به نقل از ابوالفرج المعافی، شاگرد ابن‌شنبوذ، قدرت حافظه و احاطۀ وی به علوم مختلف را ستوده است (همان، 2 / 55).
او در اواخر عمر به خشم قاریان عصر خود گرفتار آمد و بنا‌بر نوشتۀ صولی (صص 62-63؛ قس: خطیب، همانجا) وقتی خبر ترویج قرائات شاذ توسط ابن‌شنبوذ به خلیفۀ عباسی، الراضی بالله، و بنابر نوشتۀ برخی (یاقوت، ابن‌خلکان، همانجاها) به ابن‌مقلۀ وزیر رسید، او ابن‌شنبوذ را به خانۀ خویش احضار کرد. در این مجلس که ابن‌مجاهد و گروهی از قاضیان و فقیهان بغداد نیز حضور داشتند (صولی، همانجا)، وزیر در برابر حاضران و شهود به مناظره با ابن‌شنبوذ برخاست. ابن شنبوذ اتهامات منتسب به خود را پذیرفت و به دفاع از آنها پرداخت و به ترک قرائات شاذن تن در‌نداد، اما پس از تحمل 10 ضربه شلاق از کردار خود تبری جست و توبه‌نامه‌ای به خط خود نوشت (خطیب، 1 / 280-281).
اکثر مورخان در وقایع سال 323 ق / 935 م به این حادثه با کمی اختلاف اشاره کرده‌اند (به عنوان نمونه، نک‍ : همدانی، 1 / 87-88؛ ابن‌جوزی 6 / 307- 308؛ قس: ابن‌خلکان، 4 / 299-300). یاقوت به نقل از ابویوسف عبدالسلام قزوینی صاحب کتاب افواج القراء این واقعه را معلول سعایت ابن‌مجاهد دانسته است (17 / 170-171). پس از این مجلس از بیم برپا شدن فتنه و کشته شدن ابن‌شنبوذ به دست مردم بغداد، وی را مخفیانه به مدائن فرستادند (ابن‌خلکان، 4 / 301؛ صفدی، 2 / 38). به گفتۀ یاقوت او پس از دو ماه تبعید در مدائن پنهانی به منزل خود در بغداد بازگشت (همانجا). ابن‌کثیر تبعیدگاه وی را بصره ذکر کرده است (11 / 181).
گرچه معاصرانش بر او خشم گرفتند، اما مورخان پس از وی از او دفاع کرده‌اند. ابن عمرودانی به روایات وی در قرائت اعتماد کرده و بدین طریق عملاً بر او اعتماد کرده است (ص 15؛ قس: ابن‌جزری، غایة، 2 / 56؛ ذهبی، سیر، 15 / 265). ابو‌شامه گفته است که ابن‌شنبوذ اگرچه در آراء خود به راه صواب نرفته است، اما خطای او نباید سبب گردد که احترامش به عنوان یک مقری و عالم پایمال گردد. پس بهتر بود به جای اینکه همچون مفسدان کیفر داده شود با او با رفق و مدارا رفتار می‌شد. بنابراین زندانی کردن و تندی با وی برایش کافی بود (صص 191-192). ذهبی ابن‌شنبوذ را توثیق کرده و گوید که او فردی صالح، متدین و در علم قرائت متبحر بوده است (معرفة، 222). ابن‌جزری نیز او را توثیق کرده (غایة، 2 / 52؛ همو، النشر، 1 / 122) و دربارۀ وی گفته است که هیچ یک از رجال‌شناسان روایات شاذ وی را سبب جرح و ضعف در عدالت او ندانسته‌اند (همان، 1 / 123). ابن‌عماد هم با استناد به اینکه ابن‌شنبوذ مجتهد بوده، به گونه‌ای دیگر از او دفاع کرده است (2 / 313)، اما شهاب‌الدین قسطلانی ابن‌شنبوذ را مستحق آن عقوبت دانسته و در توجیه آن گفته است که اجماع اصولیان و فقیهان بر آن است که قرائت شاذ را جزو قرآن نمی‌توان به شمار آورد، زیرا فاقد شرط تواتر است و همۀ علما قرائت شاذ را تحریم کرده‌اند (1 / 72-75).
در قرائت کسانی چون ابوبکر بن مقسم، معافی بن زکریا و در حدیث محدثانی چون ابوبکر بن شاذان و عمر بن شاهین از او روایت کرده‌اند (نک‍ : خطیب، 1 / 280؛ ابن‌جزری، غایة، 2 / 53-54).
سمعانی زیر عنوان «شنبوذی» دو تن از شاگردان ملازم ابن‌شنبوذ به نامهای ابوالفرج محمد بن احمد بن ابراهیم شنبوذی و ابوالطیب محمد بن احمد بن یوسف بن جعفر شنبوذی، معروف به غلام ابن‌شنبوذ، را آورده است (8 / 157، 159). بنابر روایت ابن‌ندیم ابن‌شنبوذ در محبس خود در منزل خلیفۀ عباسی (الراضی بالله) درگذشت (ص 34).
از تألیفات او فعلاً اثری در دست نیست، تنها آثاری با این عناوین به وی نسبت داده‌اند: ما خالف فیه ابن کثیر ابا عمرو، قراءة علی علیه السلام، اختلاف القراء، شواذ القراءات و کتابی در قرائات شاذی که اختیار کرده بوده است (نک‍ : ابن‌ندیم، 35؛ یاقوت، 17 / 170).

مآخذ

ابن‌جزری، محمد بن محمد، غایة النهایة فی طبقات القراء، به کوشش گ. برگشترسر، مصر، 1351 ق / 1932 م؛ همو، النشر فی القراءات العشر، به کوشش علی محمد الضباع، مصر، مطبعة مصطفی محمد؛ ابن‌جوزی، عبدالرحمن بن علی، المنتظم، حیدر‌آباد دکن، 1357 ق؛ ابن‌خلکان، وفیات؛ ابن‌عماد، عبدالحی، شذرات الذهب، قاهره، 1350ق؛ ابن‌کثیر، البدایة؛ ابن‌ندیم، الفهرست؛ ابو شامۀ مقدسی، عبدالرحمن بن اسماعیل، المرشد الوجیز الی علوم تتعلق بالکتاب العزیز، به کوشش د. طیار آلتی قولاج، آنکارا، 1406 ق / 1986 م؛ ابوعمرودانی، عثمان بن سعید، التیسیر فی القراءات السبع، به کوشش اتوپرتسل، استانبول، 1930 م؛ خطیب بغدادی، احمد بن علی، تاریخ بغداد، مصر، 1349ق؛ ذهبی، محمد بن احمد، تذکرة الحفاظ، حیدر‌آباد دکن، 1388 ق / 1968م؛ همو، سیر اعلام النبلاء، به کوشش شعیب ارنؤوط و ابراهیم زیبق، بیروت، 1404 ق / 1984 م؛ همو، معرفة القراء الکبار، به کوشش محمد سید جادالحق، قاهره، 1387 ق / 1967 م؛ زبیدی، محمدمرتضی، تاج العروس، به کوشش عبدالستار احمد فراج، کویت، 1391 ق / 1971 م؛ سمعانی، عبدالکریم بن محمد، الانساب، حیدر‌آباد دکن، 1397 ق / 1977 م؛ صفدی، خلیل بن ایبک، الوافی بالوفیات، به کوشش س. ددرینگ، استانبول، 1949 م؛ صولی، محمد بن یحیی، اخبار الراضی بالله و المتقی‌لله، به کوشش ج. هیورث دن، مصر، 1935 م؛ قسطلانی، احمد بن محمد، لطائف الاشارات لفنون القراءات، به کوشش عامر السید عثمان و عبدالصبور شاهین، قاهره، 1392 ق / 1972 م؛ همدانی، محمد بن عبدالملک، تکملة تاریخ الطبری، به کوشش آلبرت یوسف کنعان، بیروت، 1961 م؛ یاقوت، ادباء.

آخرین نظرات
کلیه حقوق این تارنما متعلق به فرا دانشنامه ویکی بین است.